آشنایی با قیامت روز آخر زمین

قیامت روزبسیار زیبایی است اگرگناه نکنیم مانند قالب این وبلاگ که همیشه بهار است

آشنایی با قیامت روز آخر زمین

قیامت روزبسیار زیبایی است اگرگناه نکنیم مانند قالب این وبلاگ که همیشه بهار است

چگونه خود را برای قیامت آماده کنیم

مرحله اول آمادگی برای قیامت این است که در هر سن وموقعیتی که هستیم تلاش کنیم محبوب خدا شویم از طریق:

1- ترجیح دادن خداوند بر همه محبوب های دیگر، به ویژه حب دنیا
2- اطاعت ظاهری و باطنی از اوامر و نواهی خداوند
3- ترجیح لقای پروردگار بر بقای خود
4- سعی در ایجاد ارتباط روحی عاطفی و حقیقی با امام معصوم عصر خود حضرت مهدی علیه السلام
5- دوستی با اولیای خدا و دشمنی با معاندان به خاطر خداوند
6- خشنودی و رضایت کامل از حضرت حق
7- حریص بودن بر خلوت و مناجات با پروردگار
8- انس با کلام خدا (قرآن)
9- در همه اوقات مستغرق در یاد پروردگار بودن
10- حقیر شمردن هر چیز دیگر در برابر محبت خداوند
11- دوست داشتن و مهربان بودن با همه بندگان مطیع و دشمنی با همه کافران و گنهکاران

12-مجاهده با مال و جان در راه خدا

و...

که این امر منشا برکات زیادی در دنیا وآخرت برای ما می شود که مصادیقی دارد از جمله:

1 . محبوب دوستان خدا شدن

2 . توفیق اطاعت یافتن
3 . برداشته شدن سنگینی خدمت از دوش
4 . برخورداری از عطای خداوند به قدر نیاز
5 . فزونی آزمون های الهی
6 . آشکار نشدن معایب و کاستی های انسان
7 . برخورداری از قلب سلیم و اخلاق نیک
8 . مبغوض گشتن دنیا
9 . برخورداری از بردباری و آرامش
10 . بهره مندی از صدق و راستی
11 . خطور دانش در ذهن
12 . برخورداری از عبادت نیکو

13 . دوست داشتن امانت

و...

 .که در مطالب بعدی موضوع به موضوع مطرح می گردد. برای شروع  مطلبی را از استاد حسین انصاریان در ادامه مطلب تقدیمتان می کنم  که چراغی باشد فراروی ما که سخن بزرگان مقدم تر از بقیه گفته هاست

چگونه محبوب خدا شویم    منبع: http://www.erfan.ir

بسم الله الرحمن الرحیم
  الحمد لله رب العالمین وصلّی الله علی جمیع الأنبیاء والمرسلین وصلّ علی محمّد وآله الطاهرین، ولعن علی اعدائهم .

وجود مبارک رسول خدا(ص) از حضرت مسیح نقل می کنند که به حواریونشان فرمودند (تحببوا الی الله و تقربوا علیه) بیایید هم خود را محبوب خدا کنید و هم خود را مقرب به خدا کنید. اولا از آیات قرآن و روایات استفاده می شود، برای محبوب شدن در پیشگاه مقدس حق یک سلسله امور را باید در وجود خود تحقق داد. آن سلسله امور است که سبب می شود محبت حضرت حق به انسان جلب شود. و از آیات و روایات استفاده می شود که کسی که محبوب حق شود، آثاری از این محبت برای او در دنیا و آخرت ظهور پیدا خواهد کرد. یک نمونه اش را در ضمن یک روایت برایتان بخوانم. خیلی نمونه ی عالی و پرارزش و با قیمتی است. از وجود مبارک رسول خدا نقل شده است (اذا احب الله عبدا من امتی) حالا من خیلی دقیق نمی دانم از این کلمه ی (امتی) استفاده می شود که اثر این محبت خدا به انسان ویژه ی امت پیغمبر است که حضرت می فرمایند (من امتی) این اثر خاص البته، نه همه ی آثار، چون این نتیجه و محصول خیلی مهم است. (اذا احب الله عبدا من امتی) زمانی که خدا فردی از امت من محبوبش شود، که آن فرد کارکرده باشد، راه را طی کرده باشد، حقایقی را که باعث ظهور محبت خدا به انسان است را در خودش تحقق داده باشد، چه کار می کند خدا برایش؟ (قذف فی قلوب اصفیاء و ارواح ملائکه و سکان عرشه محبته لیحبوا) چه طور یک تیرانداز تیر را که از کمان رها می کند برای هدف، این تیزی تیر به هدف می نشیند، این را قذف می گویند. انداختن، انداختنی که به هدف بنشیند. هنگامی که خدا فردی از امت مرا دوست داشته باشد، تیر محبت او را به دل تمام انتخاب شده هایش می اندازد و تیر محبت او را به ارواح تمام فرشتگان پرتاب می کند و تیر محبت او را به ساکنان عرشش می اندازد. برای چه؟ (لیحبوا) برای این که چون محبوب خدا شده، محبوب آن ها هم بشود. شما فکر کنید این سرمایه ی محبت که به خاطر یک نفر به تمام اصفیاء داده شده، به ارواح فرشتگان داده شده، به سکان عرش داده شده، این چه سرمایه ایست؟ کسی  می تواند ارزیابی کند؟ می تواند بفهمد؟ می تواند درک کند؟ آن وقت شما پرونده ی قیامتی این محبت را ببینید، که آدم وارد محشر شود، تمام اصفیاء، تمام فرشتگان تمام سکان عرش، به آدم توجه کنند. فرض هم کند که همه ی این ها از خدا برای آدم چیزی بخواهند، آن جا هم خیلی عجیب است. یک روایتی را من دیدم که الان یادم نیست در چه کتابی دیدم، فکر کنم در شرح دعای کمیل این روایت را آورده اند، چون خیلی روایات ناب خداوند به من لطف کرده دیده ام، در کتابهای حداکثر ده قرن، کتابهایی که الان در دسترس نیست، گاهی خطی است، گاهی کهنه است دیگر چاپ نمی شود و اینقدر حیفم آمده که این روایات را به دست مردم نرسد، سعی کردم همه ی این ها را در مناسبتهایی به این کتابها منتقل کنم که این روایات خودش را به مردم نشان دهد، که چه خبر است در این دستگاه الهی. چه می گذرد در این دستگاه. در روایت داشت که یک نفر را آماده می کنند ببرند جهنم، کافر هم نیست، منکر هم نیست، کم دارد، نه این که ندارد. این را یقین بدانید که کافر حتما می رود جهنم، معاند حتما می رود جهنم،  منکر حتما می رود جهنم و ماندنی هم هستند. ممکن است مسلمان هم برود جهنم اما حدود ندارد. ولی خب یک لحظه ی جهنم هم خیلی سنگین است. آتشی است که آسمانها و زمین تحملش را ندارند. امیرالمومنین(ع) می فرماید گاهی افراد را می برند جهنم، سی هزار سال باید باشند تا تصفیه شوند، بعد درشان می آورند. خب خیلی زمان است، آن هم زمان دنیایی نیست، در خود قرآن است، یک روز قیامت برابر با پنجاه هزار سال شماست. (کان مقدار یومه الخمسین عاما) خیلی مشکل است، اینقدر این عذاب سخت است که خود پروردگار در قرآن می فرماید (فما اصبرهم علی النار) این ها چه طور می خواهند در این جهنم طاقت بیاورند؟ حالا این آقا محکوم به عذاب است، حضرت می فرماید تمام مومنین و مومنات از زمان آدم تا قیامت به پروردگار عالم می گویند ما از تو خواهش می کنیم، درخواست می کنیم، او را به جهنم نبر. چرا؟ چون یک عادت خوب این آدم در دنیا این است که اغلب در دعاهایش می گفت: (اللهم اغفر للمومنین و المومنات) و این تقاضایی که این از تو می کرد ما بهره اش را می بردیم. حالا خودش ندارد، مجموع ما از تو تقاضا می کنیم آزادش کن. خطاب می رسد، مانعی ندارد. آزاد است. این صحنه ی قیامت است. آنوقت حساب کنید یک نفر وارد قیامت شود تمام اصفیاء عاشقش باشند. تمام فرشتگان و سکان عرش هم عاشقش باشند. از این ها هم کم نیستند. خود انبیاء از این طایفه هستند. ابراهیم وقتی وارد محشر می شود، کل عاشقش هستند. یوسف وقتی وارد می شود کل عاشقش هستند. حضرت سید الشهداء وقتی وارد می شود کل عاشقشند. حالا شما حساب کنید قیامت عشقها کاربرد دارد. محبتها کاربرد دارد و این کاربردها در حق یک نفر ظهور کند. چه خواهد شد؟ (اذا احب الله عبدا من امتی قذف فی قلوب اصفیاء و ارواح ملائکته و سکان عرشه لمحبته لیحبوا) و بعد می فرماید پیغمبر: (طوبی له فذلک المحب حقا) محب واقعی به این می گویند، پیغمبر می فرماید، خیلی است که پیغمبر اکرم با آن روح بینهایتشان بفرمایند خوش به حال او، (ثم طوبی له) باز هم خوش به حال او. (و له عند الله یوم القیامة شفاعة ) با لفظ نکره، (الشفاعه) نه، بدون (ال)، (و له یوم القیامة عند الله شفاعة) این (و له) مقدم در جمله ی عربی خیلی حرف دارد، همین مقدم بودن (و له). در پیشگاه خدا شفاعتی ویژه ی اوست، این که کلمه ی (شفاعة) را نکره آورده است، دلیل بر عظمت آن شفاعت است. برای او یک نوع شفاعتی ویژه ی اوست، اینقدر آبرو دارد که می تواند از پروردگار عالم نجات هر کس را بخواهد تقاضا کند، خدا هم که وقتی عاشق کسی باشد عجیب به حرفش گوش می دهد. (مجیب لدعاء،------- لمسئلة) من دعای محبوبم را اجابت می کنم، خواسته اش هرچه هست به او عطا می کنم. این از آثار محبت است. از محصولات و میوه های محبت خدا به انسان است. ولی بحث مهمتر این است که چه کار کنیم محبوب خدا شویم؟ ببینیم خود حضرت مسیح راهنمایی فرموده اند در این زمینه که به حواریون فرموده اند خود را محبوب خدا کنید، خود را مقرب خدا کنید. ببینیم خودشان راهنمایی دارند در این زمینه؟ بعد برویم سراغ قرآن. حضرت می فرماید: (تحببوا الی الله و تقربوا علیه ببغض اهل المعاصی و التمسوا من الله بسخطهم) اگر می خواهید محبوب خدا باشید، اهل معصیت را، ببینید کلمه ی اهل دارد، یک وقت آدم چهار ماه می گذرد یک گناهی می کند، هشت ماه می گذرد یک لغزشی پیدا می کند، دین این آدم را نمی گوید اهل معصیت. الان اگر بخواهید اهل معصیت را بشناسید مسیحیت جهانی، یهودیت جهانی، با همه ی دم و دستگاههایشان، که از همه ی دستگاههایشان بدتر، همین زمینه های تبلیغاتشان است، که سرمایه گذاری سنگینی هم کنارش دارد. گاهی یک سی دی یا یک فیلمی که برای خودشان به پول ما هزار تومان تمام می شود، از آمریکا می فرستند، از اروپا می فرستند، نزدیکترین جایشان اسرائیل است، از اسرائیل می فرستند، در کوره دهاتهای ما که من رفته ام، برایم گفته اند، بهترین سی دی، فیلم، به دست دختران و پسران کوره دهات ها که می رسد دویست تومان، صد و پنجاه تومان، کینه به اهل معصیت برای این که از طریق زمینه ی این نفرت، من به هیچ شکلی رنگ آن ها را نگیرم. والا کینه ی خالی به چه دردی می خورد. ببینید کینه ی واقعی صدایش این است: نمی خواهم شکلت را ببینم، نمی خواهم قیافه ات را ببینم، نمی خواهم صدایت را بشنوم. یک کینه ی واقعی باعث می شود که آدم رابطه اش را با آن کس که به او کینه دارد در همه ی زمینه ها قطع کند. هرچه هم به آدم التماس می کنند بیا بگذر، بیا با او حرف بزن، بیا شریکش شو، بیا می خواهد به تو محبت کند. می گوید نمی خواهم، تا قیامت هم نمی خواهم. شما متن قرآن کریم را ببینید، وجود مبارک حضرت ابراهیم با عمویشان چه کرده؟ قطع رابطه ی کامل نشدند؟ شدند. همه ی ما می دانیم در حکم دین ما سلام مستحب است ولی جوابش واجب است. همه هم می دانیم که حضرت حق، فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) را در آیه ی تطهیر به عصمت ستوده اند. معصوم یعنی کسی که خطا نمی کند. خطا دریافت نمی کند و خطای در ابلاغ هم ندارد. کسی که از خدا می گیرد در گرفتن خطا نمی کند در ابلاغ هم خطا نمی کند، در عمل هم خطا نمی کند. دو نفر را ایشان تشخیص دادند اهل معصیت هستند، قوم و خویش پهلو به پهلویشان هم بودند، وقتی آمدند عیادت حضرت، دو نفری نشستند گفتند (السلام علیک یا فاطمة الزهرا) باصدای بلند، ایشان جواب نداد. یعنی من می خواهم با قطع رابطه با شما دو نفر محبوب خدا بمانم. کینه ی شخصی نداریم. زهرا (ع) دنبال رضای حق و دنبال محبوبیت در پیشگاه حق بود، چرا جواب سلام نداد؟ چون واجب نمی دانست. چون طرفهای مقابلش را اهل معصیت می دانست. با جواب ندادن به سلام قطع رابطه کرد و بعد هم اعلام کرد من تا قیامت با شما سخن نمی گویم. اما حالا معصیت کارید، حقی را برده اید، فردی را به مظلومیت کشانده اید، عیبی ندارد، باز بیایید با هم زندگی کنیم، با هم رفت و آمد داشته باشیم، با هم بگو و بخند داشته باشیم، نه. (تحببوا الی الله و تقربوا علیه ببغض اهل المعاصی) کینه داشته باشید با اهل معصیت. امروز مصداق اتم اهل معصیت همین مسیحیت جهان و یهودیت جهان و کافران داخلی اند و منافقین که به لباس اسلامی و چهره ی دین همه جا هستند. در تمام مراکز هم هستند. آن هایی هم که باید آن ها را بشناسند می شناسند. اما اغلب امت با مسیحیت پالوده می خورد، با یهودیت پالوده می خورد، با حکومت های مسیحی و یهودی پالوده می خورند، بگو بخند دارند، رفتار اینان با آنان آقا منش نیست. همراه با کرامت نیست. اگر می خواهید محبوب خدا شوید، خیلی کار می برد محبوب خدا شدن، خیلی گذشت ها می خواهد محبوب خدا شدن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد